سفری پر چالش و هیجان‌انگیز به سیاره پروکسیما

من، شیوا شجاعی، متولد سال 16/6/1376 هستم. یک دختر پرانرژی و باپشتکار زیاد که دوست دارد هرروز کلی اطلاعات و تجربیات جدیدی به دست بیاورد. از بچگی عاشق کامپیوتر بودم تا این‌که در سن 6 سالگی، دریکی از روزهای گرم تابستانی پدرم برایم یک کامپیوتر خوشگل خرید. آن موقع حتی خواندن و نوشتن فارسی هم بلند نبودم ولی ازآنجایی‌که علاقه زیادی به کامپیوتر داشتم همه برنامه‌ها را کم‌کم خودم یاد گرفتم.

یک روز تمام قطعات سیستم کامپیوتر را از هم جدا و دوباره وصل شان کردم. از همان 6 سالگی تصمیم خودم را گرفته بودم که یک خانم مهندس کامپیوتر بشوم.  انقدر انگیزه‌ام برای یادگیری نرم‌افزارها زیاد بود که یادمِ در سن 13 سالگی برنامه فتوشاپ کار می‌کردم. وقتی عکس‌ها رو ادیت می‌زدم  کلی احساس ذوق و هیجان می‌کردم.

وقتی دبیرستان رشته کامپیوتر را انتخاب کردم، سر کلاس‌های عملی حوصله‌ام سر می‌رفت. چون تمام مباحثی که خانم معلم یاد می‌داد، من همه را چند سال پیش یاد گرفته بودم. ولی در عوض به دوستام کمک می‌کردم و از این کار خیلی خوشحال بودم. همان سال، با برنامه ویژوال‌بیسیک اولین نفری بودم که یک برنامه باحال طالع بینی نوشتم. خلاصه معلم‌ها کلی من را تشویق کردند و انگیزه من برای ادامه مسیر بیشتر شد. تا اینکه سال 1393 دریکی از بهترین دانشگاه‌های سراسری تهران با رتبه 151 قبول شدم.

از همان موقع تو یک شرکت مخابراتی و شبکه مشغول کار شدم و خداروشکر تجربه پروژه‌های بزرگ و خوبی را داشتم. اما بیشتر دوست داشتم در زمینه‌های نرم‌افزاری کارکنم به همین دلیل فیلد کاری خودم را تغییر دادم. سئو مسیر زندگی و شغلی من را به‌کلی عوض کرد.

یادگیری کامل سئو برایم دغدغه شد، به همین دلیل بهمن‌ماه سال 1399 در دوره‌ی جامع سئو وبسیما شرکت کردم. مطالب خیلی زیادی یاد گرفتم اما به قول مهندس اسماعیلی از یه جایی به بعد باید آستین‌ها رو بالا بزنید و شروع به کارکنید. دقیقا همین تصمیم را گرفته بودم که یکی از دوستان، بنر کارآموزش پروکسیما را برایم فرستاد. واقعاً خیلی هیجان‌زده بودم.

ثبت‌نام اولیه را انجام دادم و منتظر اعلام نتایج شدم. مرحله اول را تأیید شدم اما حالا نوبت مرحله دوم هست. فرم مرحله دوم را هم پر کردم، در صورت تأیید باید مصاحبه حضوری انجام می‌دادم. خلاصه مرحله دوم هم تأیید شدم و روز مصاحبه حضوری فرارسید. سعی کردم بهترین خودم باشم و هر سؤال را باصداقت تمام جواب بدهم. از روز مصاحبه راضی بودم اما حالا دیگر وقت تأیید نهایی رسیده بود. یک حسی ته دلم بهم می‌گفت تو قبولی، شک نکن!

اعطای مجوز ورود به سیاره کارآموزش پروکسیما

وقتی ایمیل مجوز ورود به کارآموزش پروکسیما را خواندم چشمام از خوشحالی و هیجان برق می‌زد. می دانستم قرارِ این مدت کلی اطلاعات و تجربه جدید کسب کنم. خودم را کاملاً برای این موقعیت خوب آماده کرده بودم. تا اینکه انتظار به سررسید و اولین دورهمی و معرفی پروکسیما روز دوشنبه برگزار شد.

خیلی از دیدن دوستانی که قرار بود در این مدت باهم همکاری داشته باشیم خوشحال بودم انرژي خاصی آن لحظه به من می‌داد. بعد از جلسه معارفه قرار شد از روز بعد دوره‌ی کارآموزش شروع شود و من بی‌صبرانه منتظر فردا بودم.

اسپرینت اول؛ شروع یادگیری نکات جدید و بمباران اطلاعاتی

برای ورود به دنیای سئو و تولید محتوا، یادگرفتن اصول و قواعد اولیه جزو الویت های مهم است. پس این نکته نیز حائز اهمیت است که برای شروع کار، ابتدا باید دانش و اطلاعات کافی را در زمینه موردنظر کسب کرد. در هفته اول این اتفاق خیلی خوب رقم خورد و با توجه به مقالات، فیلم‌های آموزشی و کتاب‌ها ازجمله کتاب سئو برای همیشه، اطلاعات خوبی از تولید محتوا به دست آوردم. اما اینجا تازه شروع داستان است. فقط کسب اطلاعات کافی نیست، بلکه بکار گیری آن‌ها در پروژه‌ها و دنیای حرفه ای مهم است.

هفته اول یک جورایی بمباران اطلاعاتی شدم، هرروز مطالب جدید و فوق‌العاده‌ای یاد می‌گرفتم اما انگار هنوز هم تشنه اطلاعات و دانش جدید بودم. وقتی در حین کسب اطلاعات، اولین مقاله‌های خودم را منتشر می‌کردم حس خیلی خوبی داشتم اما هر چه جلوتر می‌رفتم توقع خودم از نگارش مقاله‌ها بیشتر و بیشتر می‌شد. به خودم قول دادم که تمام تلاشم را به کار بگیرم تا مقاله‌های باکیفیت‌تری تولید کنم.

بعد از هفت روز، حالا نوبت به آزمون اسپرینت اول رسیده است. روز آزمون خیلی استرس و اضطراب داشتم. با این که تمام مطالب را دوره کرده بودم ولی بازم هم، ته دلم دلشوره داشتم. با این حال آزمون برگزار شد و من توانستم این مرحله را به خوبی پشت سر بگذارم. در آزمون اول نفر سوم شدم، همان‌جا بود که به خودم قول دادم در اسپرینت بعدی بیشتر تلاش کنم و بهترین خودم باشم.

اسپرینت دوم؛ کسب مهارت و جنگ با موجود بی‌رحمی به اسم زمان

با شروع اسپرینت دوم کارآموزش، با چالش‌های جدیدی ازجمله زمان روبه‌رو شدم. جنگ، جنگ زمان است. این مرحله در کنار تولید محتوای باکیفیت، زمان هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. من باید اعتراف کنم که نوشتن یک مقاله در مدت‌زمان 4 ساعت کار نسبتاً سختی برایم بود. اما بعد از چند روز باورم نمی‌شد که تولید محتوای من در مدت‌زمان کم‌تری انجام می‌شود. این مورد یکی از جذاب ترین و هیجان انگیز ترین بخش کار، در اسپرینت دوم  کارآموزش محتوا بود.

پس از چند روز تا حدودی چالش زمان برایم برطرف شد، طوری که انگشت‌های دستم مثل فرفره روی کیبور کار می‌کرد. با خودم می‌گفتم این من هستم که مقاله را با چنین سرعتی نگارش می‌کنم؟ واقعاً برایم هیجان‌انگیزترین حس دنیا بود.

حالا باید تمام مهارت و دانش‌های خودم را در آزمون اسپرینت دوم نشان می‌دادم. اصلا باورم نمی‌شد، به‌راحتی به تمام سؤالات آزمون پاسخ می‌دادم و بعد از اتمام هر سؤال لبخند رضایت روی لب‌هایم نقش می‌بست. یک حسی ته دلم می‌گفت که این دفعه، تو نفر اول هستی. قشنگ‌ترین جمله در طول کار آموزش برایم این بود که منتور عزیز، اسم من را به‌عنوان نفر اول در افشانه دوم معرفی کرد.

درونم پر از حس هیجان و خوشحالی بود اما تازه این شروع ماجرا است، زیرا باید برای مرحله سخت‌تری آماده می‌شدم. به‌هرحال تصمیم خودم را گرفته بودم که مرحله سوم را هم به‌خوبی پشت سر بگذارم.

از طرفی خیلی خوشحال بودم اما از طرفی هم ناراحت. متأسفانه در این مرحله دو نفر از دوستان مهربان و خوش‌قلب از بین ما حذف شدند. این تصمیم حتی برای مربیان نیز سخت و دشوار بود، اما چه میشه کرد؟ باید مسیر کارآموزش را با بقیه دوستان تا انتها ادامه داد.

اسپرینت سوم؛ تنها بازمانده از کارآموزش پاییز سال 1400 پروکسیما

از این مرحله به بعد، باید اعتراف کنم که از تولید محتوا در کارآموزش پروکسیما لذت بیشتری می‌بردم. هرچند یکی از جلسات به خاطره مبحث جدید، کمی سردرگم بودم اما بعدش دوباره همه چی روبه‌راه شد و بازم لبخند رضایت روی صورتم نقش‌بست. اصلاً باورم نمی شد که در این مرحله من روزی 3 مقاله می‌نوشتم بدون این‌که مشکل زیادی بازمان داشته باشم. از طرفی تولید محتوا برای محصولات و رپورتاژ آگهی، این اسپرینت را نسبت به مراحل گذشته برایم جذاب‌تر کرده بود. همه چی خوب و عالی پیش می‌رفت تا این‌که دو تا از دوستان در فاصله دو روز از هم انصراف دادن و من در ادامه مسیر کارآموزش تنها ماندم.

حس خوبی به این موضوع نداشتم، ادامه مسیر به‌تنهایی هیجان کار را از بین می‌برد. اما چه می‌شد کرد؟ به‌هرحال به خودم اجازه ندادم حس منفی، مانع از کار من در دوره کارآموزش تولید محتوا شود. به همین خاطر تنهایی مسیر را ادامه دادم.

به ثانیه‌های پایانی اسپرینت سوم نزدیک می‌شدم و منتظر اعلام نتیجه از سمت منتور بودم. آیا به مرحله بعدی راه خواهم یافت؟

اجازه‌ی ورود به اسپرینت چهارم سیاره پروکسیما صادر شد

وقتی منتور عزیز اعلام کرد که به اسپرینت چهارم کارآموزش راه پیدا کردم، تک‌تک سلول‌های بدنم غرق در خوشحالی و شادی بود. بعد از اعلام نتیجه، دو ماه گذشته کارآموزش مثل فیلم سینمایی از جلوی چشمام رد شد. بالاخره نتیجه‌ی تحمل سختی‌ها و روزهای پر چالش را در این مرحله گرفتم. بی‌صبرانه منتظر تجربیات و اتفاق‌های جدید در اسپرینت چهارم هستم. اما ناگفته نماند که کمی استرس و اضطراب هم، به همراه اشتیاق درونم وجود دارد.

با تمام این حرف‌ها می‌خواهم دوباره به خودم قول بدهم که در این اسپرینت هم، بهترین باشم و سطح کیفیت کارم را بالاتر ببرم. کسب تجربه در کنار تیم حرفه‌ای پروکسیما از هر چیزی برایم لذت بخش تر است.

پروکسیما؛ اتفاقی مهم و غیرمنتظره در پاییز سال 1400

قطعاً یکی از اتفاقات مهم و غیرمنتظره‌ی زندگیم در پاییز سال 1400 کارآموزش تولید محتوای پروکسیما است. ورود به سیاره پروکسیما کاملاً اتفاقی  و غیرمنتظره بود. حتی ثبت‌نام اولیه هم، جهت حضور در کارآموزش دقیقه‌ی نود انجام شد. اما خوشحالم که پروکسیما نقطه‌ی عطفی در مسیر کاری من شد. علاوه بر منابع جامع آموزشی مانند مقالات، کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی تخصصی سئو که توسط مهندس امین اسماعیلی برگزارشده است، یکی دیگر از برگ برنده‌های این کارآموزش، همراهی و راهنمایی منتور در هر مرحله از یادگیری است.

خانم زهره ابوالقاسم منتور کارآموزش ما خیلی دقیق به سؤالات و ابهامات پاسخ می‌دادند و برای افزایش کیفیت کار همیشه با ما همراه بودند. اگر شما هم به تولید محتوا علاقه دارید، پروکسیما فرصت طلایی است. اگر شرایط حضور در کارآموزش را ندارید، کارگاه حرفه ای آموزش تولید محتوا وبسیما را تهیه و از آن استفاده کنید.

اگر بخواهم به دو نکته‌ی طلایی در کارآموزش پروکسیما اشاره‌کنم، باید بگویم:

  • برای شروع، آستین‌ها را بالا بزنید و هر چه سریع‌تر اقدام کنید.
  • در اشتراک‌گذاری اطلاعات خسیس نباشیم و به رشد یکدیگر کمک کنیم.

از نظر من، کارآموزش پروکسیما، نوری در دل تاریکی است. پس به سمت منبع نور حرکت کنید.